محمدرضا مهدویپور/ چهارم اردیبهشتماه بود که «رئیس سازمان سینمایی» با اعلام آغاز به کار «شورای سیاستگذاری چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر» از معرفی دبیر این رویداد مهم سینمایی در طی ده روز آینده خبر داد. وعدهای که در روزهای اخیر شاهد تحقق آن خواهیم بود. به همین جهت در آستانه این معرفی و انتصاب میتوان بیان نکاتی بدیهی و البته بسیار کلی و نه جزیی و مورد اختلاف را ضروری دانست:
۱/ برگزاری ضعیف و پُراشتباه «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» را میتوان یک آبروریزی بزرگ برای مدیریت فرهنگی و سینمایی کشور قلمداد نمود. اشتباهاتی که در صورت تکرار مجدد آن در دوره «چهل و دوم» میتواند حیثیت و وجاهت این رویداد مهم سینمایی را بیشتر از پیش زایل نماید.
۲/ عدم «پاسخگویی دبیر فجر چهل و یکم» و در کنار آن برخوردهای غیرحرفهای و بعضا تعجببرانگیز «دبیرخانه» این رویداد سینمایی در دوره گذشته را میتوان محصول کاهلی «سازمان سینمایی» در انتصاب و معرفی شخصیتی قابل قبول در جایگاه «دبیری فجر چهل و یکم» و درادامه، کمتوانی این سازمان در اعمال نظارت مستقیم بر «عملکرد دبیرخانه» و کم و کیف برگزاری این رویداد دانست. اتفاقی که «دبیر فجر چهل و یکم» را آنچنان «مبسوط الید» نمود که تقریبا در عادیترین و پیشپا افتادهترین موضوعات نیز از «سیاست غافلگیری» استفاده مینمود و با استفاده از «استراتژی شوک و بُهت» سعی میکرد تا بیبرنامگی و سرگشتگی خود را پوشش دهد.
۳/ اگرچه سخت است؛ اما قطعا انتصاب یک شخصیت خوشنام و کاربلد در جایگاه «دبیری چهل و دومین جشنواره فیلم فجر» و بازپروری و تنظیم مجدد «دبیرخانه» این رویداد مهم سینمایی میتواند خاطرات تلخ و افتضاحات به وقوع پیوسته در فرایند برگزاری «جشنواره چهل و یکم» را از اذهان بزداید و حیثیت به تاراج رفته «جشنواره فیلم فجر» را بالاخص در «بخش بین الملل» و «بخش بازار» بازیابی نموده و اعتبار سیمرغهای پرپر شده در «بخش ملی» را بازگرداند.
۴/ عدم معرفی و فقدان حضور «شورای سیاستگذاری» از جمله موضوعات آسیبزا در مسیر برگزاری هر رویداد هنری و کلان محسوب میشود. اتفاقی که متاسفانه در «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» رخ داد و موجب شد تا از یک سو «دبیرخانه» این رویداد دچار مَنگی و سرگشتگی باشد و از سوی دیگر موجبات یَله شدن «دبیر فجر چهل و یکم» را فراهم آورده و ایشان را به وادی «خود عقل کُل پینداری» کشانده و پاسخگو نبودنش را مشروعیت بخشد! اتفاقی که امسال و با وجود عدم معرفی رسمی اعضای «شورای سیاستگذاری فجر چهل و دوم» و صرف تشکیل این شورا میتواند نوید بخش بازگشت انظباطی حداقلی و نظارتی ابتدایی در فرایند برگزاری این رویداد سینمایی باشد.
۵/ «جشنواره فیلم فجر» در هر دوره اقتضائات زمانی خود را دارا است. پس اگر چه کپیبرداری و استفاده مناسب از متن «فراخوان ادوار مختلف فیلم فجر» و حذف و اضافه هوشمندانه چند جمله و کلمه از آن، امری منطقی است؛ اما باید توجه داشت که این اتفاق نباید بدون در نظر گرفتن اقتضائات زمانی و اعمال نظرات کارشناسی ویژه «شورای سیاستگذاری» باشد و تنها از صورتی «رفع تکلیفگونه» برخوردار باشد؛ زیرا بخشی از فضاحت « فجر چهل و یکم» محصول چنین نگرش سخیفی به «فراخوان» است.
۶/ «اهداف برگزاری» هر جشنوارهای دارای اهمیت ویژهای بوده و نه تنها جایگاه و میزان اهمیت آن رویداد هنری را معین میسازد؛ بلکه ملاکی مناسب برای ارزیابی میزان موفقیت آن رویداد هنری محسوب میشود. پس اگر چه «اهداف برگزاری» در فراخوان «جشنواره چهلویکم» از جمله بخشهایی بود که بدون کوچکترین تغییری در کلمات از «فراخوان جشنواره چهلم» کُپی و در متن فراخوان جدید گنجانده شد؛ اما این متن سوای نظر از اغراق ابتدایی و بیان این جمله که «سینمای نوین ایران به عنوان پرتو درخشانی از فرهنگ ایرانی و اسلامی، همواره در سراسر جهان با ارزش های انسانی، اخلاقی، انقلابی و معنوی شناخته شده است» و ... دارای وضوح مناسبی در تبیین «اهداف» بود و میتوانست تمام دغدغههای فرهنگی و سینمایی «نظام جمهوری اسلامی» را پاسخگو باشد. اهدافی معتبر و متعالی که تماما بر ارزشهای «فرهنگ ایرانی و اسلامی» تکیه مینمود و هدف از برگزاری «جشنواره فیلم فجر» را حمایت همه جانبه و حداکثری از سینمای «اخلاق مدار» و «امیدآفرین» و «آگاهیبخش» ترسیم و شان خود را «فراهم آوردن زمینه رشد و اعتلای آثار سینمایی بر پایه هویت ملی و دینی» معرفی مینمود. اهدافی جامع و بسیار عالی که متاسفانه با حضور فردی اشتباهی در جایگاه دبیری این رویداد و عدم تنظیم مناسب «دبیرخانه فجر چهل و یکم» همراه گردید و موجب شد تا درج این متن به عنوان «اهداف» تنها به عنوان رفع تکلیف و استفاده از نثر زیبا برای دلخوش نمودن مخاطبان تلقی گردد و از کمتر ظهور و بروزی در واقعیت «فجر و چهل و یکم» برخوردار باشد.
۷/ بر فرض صدور حکم دبیر «چهل و دومین جشنواره فیلم فجر» حتی در پایان اردیبهشتماه امسال؛ باید توجه داشته باشیم که از این مقطع تقریبا ۸ ماه فاصله و فرصت تا برگزاری «جشنواره» باقی است! هشت ماهی که برای سامان پیدا کردن ساختار «دبیرخانه فیلم فجر» و تنظیم برنامههای این رویدا مهم سینمایی بالاخص در «بخش بین الملل» آنچنان کافی است که دبیر این رویداد میتواند در فراغت کامل و با زمانی مبسوط به چینش افراد کارآمد حول خود و در بخشهای مختلف اجرایی بپردازد و با سامان بخشیدن به امور و استفاده از صاحبنظران اقدام به تنظیم برنامه این رویداد هم در بُعد ملی و هم در قواره بین المللی آن نماید. البته به شرط آنکه مراقبت شود تا متولیان این دوره به سبک مدیران «فجر چهل و یکم» از فضای سیاسی و شرایط اجتماعی و ... به عنوان بهانه ناکاراآمدی استفاده نکنند.
۸/ هیچ انسان عاقلی نمیتواند وقایع پیش آمده در پس «فتنه مهرماه ۱۴۰۱ هجریشمسی» و تاثیر آن بر رویدادهای مختلف هنری و به ویژه در کم و کیف برگزاری «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» را نادیده بگیرد و نخواهد آن را مورد محاسبه قرار دهد! اما در عین حال هیچ منطقی نیست که بخشیدن «وزن اضافه» به این واقعیت و توجیه تمام خطاها و کیفیت ناقص و اشتباهات فاحش «دبیر و دبیرخانه جشنواره فیلم فجر» را با این بهانه موجه شمرده و این واقعیت را نبیند که متولیان برگزاری «فجر چهل و یکم» از «بحرانی جلوه دادن وضع موجود» به عنوان یک شگرد برای سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی و نابلدی و بیبرنامگی خود استفاده نمودند!
نظرات